بسمه تعالی ا
یادتان باشدکه بدهکارید ! (یادداشت روز) |
زمستان سال 1361 به دعوت اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و برای شرکت در همایش سالانه این اتحادیه به هامبورگ آلمان رفته بودم. دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در فرانسه که موفق به اخذ ویزا برای حضور در همایش هامبورگ نشده بودند، تصمیم گرفتند نشست مشابهی در پاریس داشته باشند و نگارنده سفری دو روزه به پاریس داشتم. موضوع چند جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخهای پس از آن، آینده انقلاب اسلامی، انگیزه آمریکا و متحدانش از راهاندازی جنگ تحمیلی، عقبه گروهکهای تروریستی و مسائل دیگری از این دست بود. بعد از اولین جلسه آقای پروفسور «رشید بن عیسی» - الجزایریالاصل- که در جلسه حاضر بود نگارنده را برای صرف شام به منزل خود دعوت کرد که به اتفاق چند تن از برادران دانشجو از جمله دکتر سلیمانی، دکتر میلی منفرد، دکتر معتمدی و دکتر ثنایی - که همگی در آن هنگام دانشجو بودند - به منزل ایشان رفتیم. یکی از دوستان الجزایری پروفسور رشید بن عیسی یک نسخه ویدئویی که از برنامه تفسیر سیاسی یکشنبه شبهای تلویزیون فرانسه ضبط کرده بود را به نگارنده هدیه داد. این فیلم را در بازگشت به دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل داده بودم و باید در آرشیو سپاه باشد که در این صورت تحویل آن به صدا و سیما برای پخش ضروری به نظر میرسد.
مفسر سیاسی تلویزیون فرانسه در این برنامه به مقایسه انقلاب اسلامی با دولت عثمانی میپردازد و با نشان دادن تصاویری از گلولههای توپ ارتش عثمانی که در چند میدان شهر وین نگهداری میشود، میگوید؛ سلطان محمد فاتح، پادشاه عثمانی تا پشت دروازههای وین پیشروی کرد ولی در مقابل ارتش اروپاییها تاب مقاومت نیاورده و عقب نشست. این مفسر فرانسوی در ادامه میگوید (نقل به مضمون): دولت عثمانی اگرچه یک دولت اسلامی بود ولی مبانی فکری و عقیدتی این دولت سنی مذهب با ایستادگی و جانفشانی در مقابل قدرتهای دیگر همخوانی نداشت و توضیح میدهد که در نگاه بسیاری از اهل سنت، اطاعت از هر کس که قدرت را در دست گرفته باشد واجب است، حتی اگر این قدرت با زور اسلحه به دست آمده باشد. از این روی دولت عثمانی و یا هر دولت مشابه دیگر نمیتواند برای اروپا خطرناک تلقی شود. حاکمان در اینگونه دولتها به آسانی سازشپذیر هستند زیرا از یکسو حلقه اتصال آنها با مردم سست و کم دوام است و از سوی دیگر، مردم به پذیرش حاکمان زور تنمیدهند! مفسر تلویزیون فرانسه در ادامه میگوید؛ اما دولت [امام] خمینی یک دولت شیعی است و شیعیان فقط حاکمیت برخاسته از مبانی اسلام را میپذیرند و با هر قدرتی که به زور حاکم شده باشد سر جنگ و ستیز دارند. از نگاه آنها، حاکم اسلامی باید یک اسلامشناس (فقیه) عادل باشد و براساس قرآن که کتاب مقدس مسلمانان است حکومت کند و... مفسر تلویزیون فرانسه میگوید؛ با همین اعتقاد شیعی بود که مردم ایران رژیم قدرتمند و مورد حمایت کامل آمریکا و اروپا را شکست دادند و با همین اعتقاد است که امروزه در یک جنگ سراسری با صدام تحت حمایت غرب مقابله میکنند... و من بیم آن دارم که در آینده، مردم سایر کشورهای اسلامی نیز با الگو گرفتن از ایران خمینی، رژیمهای غربگرای منطقه را ساقط کنند و... در این هنگام مفسر فرانسوی در حالی که یک کیف جیبی را به دست گرفته بود خطاب به بینندگان میگوید؛ شاید روزی برسد که شما و من فرانسوی مجبور باشیم با پاسپورتهای اسلامی در شانزهلیزه قدم بزنیم!
روز یکشنبه هفته جاری تعدادی از سلفیها در مصر با چوب و چماق به محل سکونت چند تن از شیعیان در جنوب قاهره حمله کردند و 4 تن از شیعیان را به طرز وحشیانه و فجیعی به شهادت رسانده و پیکر پاک و مطهر آنان را در کوچه و خیابان به روی زمین کشیدند. این اقدام وحشیانه بلافاصله از سوی مجامع و علمای شیعه و سنی در سراسر جهان اسلام بهشدت محکوم شد و علاوه بر علمای الازهر، محمد مرسی رئیس جمهور، اخوانالمسلمین- حزب حاکم- و رهبران سایر گروهها و جریانات سیاسی و مذهبی مصر ضمن وحشیانه خواندن اقدام سلفیها خواستار دستگیری و مجازات عاملان این جنایت شدند که واکنش آنها به جای خود درخور تقدیر است، اما، در این میان گفتنیهای دیگری نیز هست که نمیتوان از کنار آن به آسانی عبور کرد.
1- مصر، آزادی خود از اسارت آمریکا و صهیونیستها را مدیون ایران اسلامی است و اگر پاکبازی، خون دادن، خون دل خوردن و ایستادگی شیعیان از جان گذشته ایرانی نبود، مصر بایستی هنوز زیر چنگال خونآلود حسنی مبارکها و تونس و لیبی و یمن زیر یوغ بنعلیها و قذافیها و علیعبداللهصالحها دست و پا میزدند. این واقعیت را ملتهای مسلمان بهوضوح احساس کرده و ابراز قدردانی میکنند و دقیقا به همین علت است که بعد از جنایت یاد شده، حتی گروههای همپیمان با سلفیها نیز در هراس از یورش مردم شریف مصر، ناچار به محکوم کردن این جنایت وحشیانه شدند.
2- در وابستگی سلفیها به آمریکا و اسرائیل و مزدوری آنان برای صهیونیستها جای کمترین تردیدی نیست و آمریکا و متحدانش آشکارا بر حمایت تسلیحاتی، تدارکاتی و سیاسی خود از این جرثومههای فساد و تباهی تاکید میورزند و هیچیک از گروههای سلفی نه فقط این مزدوری را انکار نمیکنند- و نمیتوانند انکار کنند- بلکه با احساس افتخار احمقانهای در کنار دولتمردان آمریکایی، اروپایی و اسرائیلی نشسته و عکس یادگاری میگیرند.
جنایت فجیع روز یکشنبه به دنبال شکست مفتضحانه و حقارتآمیز سلفیها در سوریه صورت گرفته است. آمریکا به اعتراف دولتمردان این کشور، از بحران سوریه نه فقط طرفی نبسته است، بلکه به گفته جان کری، متحدان منطقهای خود نظیر ترکیه، قطر و عربستان را نیز با بحران مشروعیت روبرو کرده است و در پی این شکست است که ماموریت حمایت از تروریستها در سوریه به مصر منتقل شده است و پهلوانپنبههای سلفی انتقام شکست اسرائیل و آمریکا در سوریه را از شیعیان مظلوم مصر گرفتهاند!
3- اگرچه آقای مرسی، رئیس جمهور مصر و گروه اخوانالمسلمین، حزب حاکم این کشور، جنایت شرمآور یاد شده را محکوم کردهاند ولی این گلایه جدی از آنها در میان است که دو هفته قبل در قاهره اجلاسی از سوی سلفیها برپا شده بود که موضوع آن همراهی با آمریکا و اروپا برای مقابله با دولت سوریه بود. در این اجلاس بر بحرانی شدن موقعیت ترکیه و قطر و عربستان تاکید شده و درباره جایگزینی مصر به جای کشورهای یاد شده بحث شده بود. نکته درخور توجه آن که آقای مرسی و برخی از اعضای بلندپایه اخوانالمسلمین نیز در این اجلاس شرکت کرده بودند! در پایان همین اجلاس مشترک بود که دولت مصر با صدور بیانیهای، رسما قطع رابطه خود با دولت سوریه را اعلام کرد. آیا جناب مرسی و اخوانالمسلمین بعد از آنهمه شعار اسلامخواهی، با سلفیهایی که رسما وابسته به آمریکا و اسرائیل هستند، به ائتلاف رسیدهاند؟!
4- آیا اخوانالمسلمین فراموش کردهاند طی 85 سالی که از تشکیل این حزب میگذرد، هیچگاه قادر به انجام اقدام درخور توجهی نبودهاند و در معادلات منطقه تنها نقش اپوزیسیون سرکوب شده را داشتهاند؟
برادران عزیز اخوانی حتما فراموش نکردهاید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ایستادگیهای جانانه و فداکارانه شیعیان در مقابل فشارها و حملات سنگین آمریکا و اسرائیل بود که اخوانالمسلمین در مصر و برخی دیگر از گروههای اسلامی در منطقه فرصت عرض اندام پیدا کردند. آیا به خاطر ندارید که هیچیک از کشورها و حکام عرب، شما را به حساب نمیآوردند؟ و هر جا که یکی از وابستگان حزب شما- آن هم در پی فضایی که جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده بود- به قدرت میرسید، تنها با حمایت ایران اسلامی قادر به ایستادن بوده است. مگر نجمالدین اربکان در ترکیه و سپس اردوغان و عبدالله گل در این کشور که از اعضای اخوانالمسلمین بودند تنها از حمایت ایران اسلامی برخوردار نبودند؟ و یا، چنانچه حمایت ایران از عمر البشیر در سودان و حماس در فلسطین نبود، موفقیتهای امروزی آنها قابل پیشبینی بود؟! شما مدیون ایران اسلامی و مردم پاکباخته این کشور هستید که در جهان امروز پرچم پرافتخار و پرقدرت اسلام ناب محمدی(ص) را برافراشتهاند.
5- چندی قبل «محمد بدیع» موسوم به «مرشد عام» اخوانالمسلمین به بهانه شکست مزدوران آمریکا و اسرائیل و عربستان و قطر در «القصیر» با صدور بیانیهای حزبالله لبنان را- به خیال خود- محکوم کرد! و سؤال این است که اگر حزبالله نبود و یا حمایتهای مستقیم ایران اسلامی از حزبالله و حماس در جنگهای 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه نبود، آیا شما برادران «اخوانی» توان مقابله با اسرائیل را داشتید؟! و آیا صهیونیستها همه شما را مانند گذشته تار و مار و خانهنشین نکرده بودند؟!
همین دیروز اعلام شد که ارتشی از 13 کشور - که 400 نفر آنها از نظامیان آمریکایی هستند- برای مقابله با تهدیدهای احتمالی علیه اسرائیل به مصر اعزام شدهاند! آیا برای یک حزب اسلامی چند ده ساله که امروزه حاکمیت مصر را نیز برعهده دارد، حضور نیروهای خارجی در این کشور آن هم برای مقابله با تهدید احتمالی مردم مصر علیه اسرائیل تاسفآور نیست؟! و در مقابل این اقدام زورگویانه آمریکا و متحدانش چه پاسخی برای مردم مسلمان و فرهیخته مصر دارید؟!
6- و بالاخره تردیدی نیست که دولت مصر و حزب اسلامی اخوانالمسلمین در جنایت وحشیانه اخیر سلفیها علیه شیعیان مظلوم نقشی نداشته و به واقع این جنایت فجیع سلفیهای مزدور اسرائیل و آمریکا را محکوم میکنند ولی آیا مواضع و اقدامات نسنجیدهای که فقط به چند نمونه از آن اشاره شد در جرأت بخشیدن به سلفیها برای ارتکاب جنایت اخیر بیتاثیر بوده است؟!... فأین تذهبون؟!
حسین شریعتمداری